جشنواره ی سرود رضوی استان بوشهر

جشنواره ی سرود رضوی استان بوشهر
بسم رب العشق، رب العالمین

دبیرخانه کانون های فرهنگی هنری استان بوشهر
کانون شاه خراسان تخصصی آوا و نوا

جهت ارتباط: 09176667594 (آذرکشت)
بایگانی


گروه سرود صالحین

هنر موسیقی از نگاهی در گام اول به دو بخش تئوری و عملی تقسیم می شود:

دو پایه ی اصلی شروع موسیقی (چه هدف نواختن ساز باشد، چه آهنگسازی، چه رهبری ارکستر و...) سلفژ و تئوری موسیقی هستند که در سراسر دنیا در هنرستان ها و کنسرواتوارهای موسیقی در آغاز تدریس می شوند.

تئوری موسیقی به بررسی قواعد و قوانین و نشانه های موسیقیایی می پردازد که در طول قرون متمادی به صورت فعلی درآمده اند.

سلفژ نیز خود به دو بخش زیر تقسیم می شود:

- پارلاتی/parlati (دیدخوانی/sight-reading): که در آن هنرجو باید با استفاده از ضرب زدن با رعایت ریتم ها، نام صحیح نت ها را بیان کند (دشیفراژ).

- کانتاتی/cantata (دیدسرایی/sight-singing): که در آن هنرجو باید علاوه بر رعایت ریتم و ضرب زدن و نام نت ها، نت ها را به صورت آهنگین بسراید و در واقع زیر و بمی آن ها را نیز اجرا کند.

ملودی: سیر خطی موسیقی که از تعدادی نت به دنبال هم تشکیل شده و در ساده ترین حالت خود نیز وابسته به دو عامل زیروبمی و کشش صداست.

آکورد: تعدادی (معمولا ۳ یا بیشتر) نت یا صدا که به صورت هم زمان شنیده می شوند.

گام: تعدادی نت که با نظمی مشخص به صورت متوالی پشت سر هم قرار گیرند.

هارمونی: علم بررسی و پیوند آکوردها (خط عمودی موسیقی) که از مبانی آهنگسازی به شمار می رود.

کنترپوآن: علم پیوند ملودی های مجزا با یکدیگر که از مبانی آهنگسازی به شمار می رود

برای پیاده کردن ویژگی اول، یعنی نواک یا زیر و بمی خط موسیقی، ابتدا باید الفبای موسیقی را بیاموزیم.

الفبای موسیقی، 7 نت هستند که به دو صورت در سراسر جهان نام گذاری می شوند:

الف) هجایی: در کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا و ایران استفاده می شود که از یک شعر مذهبی قرون وسطی، سروده ی کشیشی فرانسوی به نام گوییدو د. آرتسو (قرن دهم میلادی)، گرفته شده است و در ابتدا به صورت زیر بوده است:

Ut Re Mi Fa Sol La

در طول زمان به تدریج این 6 هجا به صورت امروزی خود درآمده اند:

Do Re Mi Fa Sol La Si

ب) الفبایی: در کشورهایی چون آلمان، اتریش، انگلیس و آمریکا استفاده می شود و به صورت زیر است:

C D E F G A B

نت های معادل در این دو سیستم به صورت زیر هستند:

Do = C

Re = D

Mi = E

Fa = F

Sol = G

La = A

Si = B

نت ها به ترتیب از نت "دو" تا نت "سی" زیر می شوند و برعکس. لازم است ترتیب نت ها چه به صورت زیرشونده و چه به صورت بم شونده، از هر نتی یادگرفته شود.

از آنجایی که دامنه ی صداهای موسیقی بسیار بیشتر از 7 نت است (بیشترین دامنه ی صوتی موسیقیایی از آن ارگ کلیساست) برای راحت شدن یادگیری از این 7 نت به صورت تناوبی استفاده می شود.

دو ر می فا سل لا سی دو ر می فا سل لا سی دو ر می فا سل لا سی دو ر می فا سل لا سی دو ر می ....

تعریف اکتاو: به فاصله ی میان هر نت تا نت هم نام بعد از خودش یک اکتاو گویند که فرکانس نت دوم در این حالت دو برابر فرکانس نت اول شده است. گفتنی است دامنه ی صدایی پیانو، 7 اکتاو و 2 نت و دامنه ی صدایی ارگ کلیسا 9 اکتاو می باشد

تعریف حامل: پنج خط موازی و هم فاصله با هم به صورت افقی را گویند که نت های موسیقی روی خط­­­­ ها، بین خطوط، و یکی بالا و یکی پایین پنج خط حامل قرار می گیرند:

                                         

خطوط حامل از پایین به بالا از 1 تا 5 شماره گذاری می شوند. هرچه نت ها به سمت بالا می روند زیرتر و هرچه به سمت پایین می آیند بم تر می شوند. پس چنانچه به صورت قراردادی جای یکی از نت ها را مشخص کنیم (برای مثال خط دوم را سل بنامیم) جای دیگر نت ها خود به خود مشخص خواهد شد.

خطوط کمکی: از آن جایی که این 5 خط تنها توانایی نشان دادن 11 نت را دارند، برای گسترش دادن محدوده ی صدایی حامل، از خطوطی کوچک و موازی خطوط حامل در بالا و پایین آن استفاده می کنیم که با استفاده از 4 تا 5 خط کمکی از بالا و از پایین مجموع تعداد نت های ما 31 عدد خواهد شد، اما این محدوده هم چنان برای سازهایی چون پیانو کوچک است...

مفهوم کلید در موسیقی: قراردادی است که با نشان دادن جای یک نت خاص در پنج خط حامل، به طور طبیعی جای دیگر نت ها را نیز مشخص می کند.

در تئوری موسیقی کلاسیک سه نوع کلید وجود دارد:

1-  کلید سل: محل نت سل بعد از دو میانی* را مشخص می کند که همواره روی خط دوم حامل قرار می گیرد.

2-  کلید دو: محل نت دو میانی* را مشخص می کند که در گذشته روی خط های اول، دوم، سوم و چهارم حامل قرار می گرفته، اما در حال حاضر تنها روی خط سوم (و به ندرت خط چهارم) قرار می گیرد.

3- کلید فا: در گذشته روی خطوط سوم و چهارم قرار می گرفته و مکان نت فا قبل از دو میانی* را مشخص می کرده، اما امروزه تنها روی خط چهارم قرار می گیرد.

در تقسیم بندی امروزی صداهای موسیقی، ۴ گروه در نظر گرفته می شوند که به ترتیب از زیر به بم شامل سوپرانو (کلید سل)، تنور (کلید دو خط سوم)، آلتو (کلید دو خط چهارم) و باس (کلید فا خط چهارم) می شوند، که باز از میان این ها کلید سل و فا به ترتیب پراستفاده ترین ها هستند.

در زیر می توانید نمونه ای از کاربرد کلیدها را (در اینجا کلید سل) ببینید:

از آنجایی که روی خط دوم سل بعد از دو میانی نامیده می شود، سایر نت ها نیز خود به خود مشخص می شوند.

تنش و آرامش در موسیقی

 ساخت موسیقی زیبا آنهم بدون برنامه ریزی و تفکر طولانی مدت از جمله مهارتهایی است که هر موسیقیدان و نوازنده ای علاقه به کسب آن دارد. فراگیری گام ها، درک یا حفظ کردن آکوردها، فراگیری قوانین وصل آکوردها، نوشتن ملودی و … تنها بخشی از مقدمات لازم برای کسب مهارت بداهه نوازی است.

نکته مهمی که بسیاری از اوقات فراموش می شود برقرار کردن یک تعادل به هنگام استفاده از این دانش و مهارت های ابتدایی در تهیه موسیقی است.

برقراری تعادل هنگامی ممکن می شود که شما بتوانید از هر دو نیمه مغزتان بصورت کافی و مثبت استفاده کنید. همانطور که می دانید نیمه چپ مغز شما بیشتر درگیر حفظ و فراگیری دانش است در حالی که نیمه راست مغز بیشتر درگیر فعالیت های خلاقانه و به عبارتی هنری است. اگر بتوانید میان استفاده از این دو قسمت تعادل برقرار کنید بدون شک یک موسیقیدان خوب شمرده می شوید.

فراموش نکنید که هدف یک نوازنده و موسیقی دان خوب آن است که با مخاطب خود بتواند نزدیکترین رابطه را برقرار کند.

پس از کسب مهارت های ابتدایی و فراگیری گامها و آکوردها به جایی می رسید که می بینید، توان خلق و اجرای ملودی های بدیع و زیبا را ندارید و خود را بسیار محدود می یابید!

هنگامی که گروه در حال اجرا است و آکوردها تغییر می کنند چگونه می توان بدون داشتن تمرین و ایده کافی از موسیقی روی آن به اجرای ملودی پرداخت؟

سبک موسیقی هر چه باشد (جز، کلاسیک، فولک، راک، پاپ و … )، بداهه تهیه شود یا روی آن مدتها فکر شده باشد، بدون شک چه از نظر اجرا کننده و چه از نظر شنونده می توان آنرا به مجموعه ای از تنشها (Tensions) و رهایی ها (Releases) تقسیم کرد. (ترجمه آرامش برای این لغت مناسب تر است که از این جا به بعد از آن استفاده می گردد)

Tension
تنش قسمتی از موسیقی است که در شما هیجان، شادابی، اضطراب و قدرت ایجاد می کند و عمومآ با استفاده از بالابردن حجم صدا، بالابردن میزان استفاده از نت های زیر، استفاده از گام و فاصله های خاص، کاهش کشش نتها از سفید به سیاه، از سیاه به چنگ و دولا چنگ و …، تکرار موتیف ها، افزایش تمپو، استفاده از تضاد و … می توان در موسیقی ایجاد می شود.

Release
حالت رهایی و آرامش درست نقطه مقابل تنش است که با شنیدن آن انسان احساس آرامش و تمدد اعصاب می کند. غالب اوقات آرامش در موسیقی همواره پس از به اوج رسیدن تنش حاصل می شود. به این نقطه اوج همانطور که قبلآ در نوشته های گذشته نیز اشاره کردیم Cliamax گفته می شود.

دقت کنید که موضوع لزوم وجود تنش و آرامش نه تنها در موسیقی بلکه در نقاشی، سینما و حتی زندگی انسان صدق می کند و نوعی روند طبیعی برای هر سیستم زنده پایدار به حساب می آید.

همانطور که اگر زندگی تمامآ شامل تنش و اضطراب باشد در نهایت شخص ممکن است ببرد، در موسیقی نیز اگر شما دائم آنرا به سمت تنش هدایت کنید، در نهایت چیزی جز خستگی و ملالت شنوندگان، عایدتان نخواهد شد. بنابراین یک نوازنده باید بداند که چگونه میان این دو پارامتر تعادل برقرار کند.

تنش موجود در ملودی های بداهه نو آموزان


نوازنده با تجربه و حرفه ای، معمولآ ملودی های خود را در عبارت های ۴ یا ۸ میزانی تهیه می کند، آنها برخلاف افراد مبتدی تنها این ۴ یا ۸ میزان را نگاه نمی کنند و هنگام اجرا، ساختار کلی موسیقی را هم در نظر می گیرند.

عبارت های کوتاه، خرد خرد شده اصولآ ایجاد تنش می کنند و اگر بدون فکر اجرا شوند و ترتیبی برای به آرامش رساندن آنها داده نشود، نتایج نا مناسبی را به همراه می آورند.

برای درک بهتر می توانید موضوع را با صحبت کردن به یک زبان بیگانه که خیلی در آن تبحر ندارید تشبیه کنید، هنگامی که با دوستی با این زبان صحبت می کنید، جملاتی که بیان می کنید، تکه تکه و احیانآ بی ربط و بدون شیرازه هستند به همین دلیل از دید شخصی که به آن زبان تسلط دارد، شما بصورت نا مناسبی و نامربوطی در حال صحبت کردن هستید. (برخلاف زبان مادری که هنگام صحبت ایده هایی برای چندین دقیقه جلوتر را در ذهن خود پردازش و آماده می کنید!)

اجرای موسیقی نیز باید به همین منوال باشد، باید بتوانید راجع به آن فکر کنید و ایده های خود را روی ساز اجرا کنید و در نظر داشته باشید که میزان تنش و آرامش موجود در موسیقی شما حساب شده باشد.

لازم است دقت کنید منظور از حساب شده بودن این نیست که تنش و آرامش به مقدار مساوی استفاده شوند، بلکه هرکدام به هر میزان که لازم است باید استفاده شوند. همانطور که هنگامی شما به زبان مادری خود سخنرانی می کنید ممکن است در مجموع سخنرانی آرام یا تنش زایی داشته باشد، اما در طول سخنرانی از هر دو پارامتر Tension و Release بهره برده اید.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۲۲
لبیک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی